کتاب قانون کوچک (۲)
از انجا که دانلود کتابها از اینترنت اغلب با مشکل همراه است، جهت استفاده آسان و همگانی،تعدادی از کتابها با فرمت word برای استفاده دوستان در وبلاگ قرار داده شده است. لازم به ذکر است به دلیل محدودیت در حجم وبلاگ، کتب بصورت فصلهای جداگانه در دسترس می باشد.
مقاله دوم
در باب بیان قوای خوراکیها و نوشیدنیها
باب اول: در بیان قوای دانهها
گندم: در درجه اول گرم و تر، بسیار مغذی (کثیرالغذاء)
جو: در درجه اول سرد و خشک، ارزش غذائی کم (قلیلالغذاء)، نفخآور
نخود سفید: در درجه اول گرم و تر، گرمیبخش؛ نخود سیاه و قرمز، قوت بیشتری نسبت به نخود سفید دارند.
عدس: در درجه اول سرد و در درجه دوم خشک، تاریک کننده نور دیده.
جاورس و ارزن (دخن): هردو سرد و خشکاند و باعث حبس شکم میشوند.
باقلا: در درجه اول سرد و خشک، نفخآور، گوهری ردئ دارد.
شنبلیله [تخم آن]: در درجه اولی گرم و در درجه دوم خشک، سردردآور
ماش: در درجه اول سرد و مرطوب است و گوهری نیکو دارد.
لوبیا: نوع قرمز، سیاه و سفید آن، گرم و تر، نفخآور و برای معده نامطلوب و ردئ است.
کنجد: در درجه اول گرم و مرطوب، گوهری نیکو دارد اما مُفسِد معده است.
خشخاش: در درجه اول سرد و در درجه دوم خشک
بذر کتان: گرم و تر، ملین و تقویت کننده توان جنسی
شاهدانه: گرم و خشک در درجة دوم و سردردآور
برنج: در درجه اول گرم و یبوستآور (قابض)
باب دوم: در بیان [قوای] انواع گوشتها
گوشت میش و برّه، گرم و تر است اما گوشت بره مرطوبتر است.
گوشت گاو سرد و خشک است.
گوشت گوساله معتدل است.
گوشت بز و بزغاله سرد و خشک است اما گوشت بزغاله مرطوبتر است.
گوشت شتر قابل ذبح شدن، گرم و خشک است.
گوشت همه حیوانات صحرائی، سرد و خشک است و تولید سودا میکند.
گوشت خرگوش، سرد و خشک است.
گوشت کبوتر و جوجهها گرم و مرطوب است.
گوشت مرغ و جوجة مرغ گرم و دارای رطوبتی معتدل است.
گوشت آهوی صحرائی نسبت به گوشت پرنده[1] اهلی گرم تر و خشک تر است.
گوشت خانواده گنجشکها، چکاوکها و [؟][2]، گرم و خشک است.
گوشت پرندگان آبی کلاً سردتر، مرطوبتر، سنگینتر و سفتتر از گوشت پرندگان اهلی است.
باب سوم: در بیان خواص ماهی
ماهی تازه کلاً سردوتر، سریعالهضم و مولّد بلغم و شُلکنندة معده است. ماهی نمکسود کلاً گرموخشک، سنگین و دیرهضم و تباهکنندة معده است، و صفرا و بلغم تولید میکند.
تخم ماهی تازه، سردوتر بوده، بلغم تولید میکند و شلکننده معده است. تخمماهیِ نمکسود، گرم و سنگین و مفسد خون است.
باب چهارم: در بیان قوای لبنیات، چربیها، کره و پنیر
فرآورده لبنی گاو، اعم از شیر و دوغش سردتر و خشکتر و غلیظتر از فرآورده لبنی گوسفند است و فرآورده لبنی بز در میان این سه مورد، لطیفتر و سبکتر به حساب میآید.
همه فرآوردههای لبنی در مجموع سرد، تر، نفخآور، ملین شکم و سرد کننده معدهاند و در زمره غذاهای بیماران کبدی و گرممزاجان میباشند.
چربی، طبیعتی گرم، ملین و مفسد دارد. کره نسبت به چربی از گرمی و روانکنندگی کمتری برخوردار است. پنیر تازه سرد و تر بوده و غذائی مناسب است. پنیر تند (حرّیف)، گرم و خشک بوده و از حیث غذائی، ردئ است.
باب پنجم: در بیان قوای سبزیها
کاهو: سرد و تر و غذایی مناسب است.
کاسنی: مایل به سردی و خشکی، مناسب برای معده و کبد است.
ترهتیزک: خشک و سردردآور، تقویت کننده قوه جنسی است.
برگ حبالرشاد و خردل: گرم و خشک، کمی نفخآور، تقویت کننده هضم است.
خرفه: سرد و تر، غذایی مناسب، نرم کنندة زبری است.
بادرنجبویه: گرم و خشک، مفید برای قلب، معده، سردمزاجان و جرب [حزن و اندوه؟][3].
گشنیز: خاصیت غالب آن سردی و دیرهضم است.
کرفس: گرم و خشک، تقویت کننده هضم.
سداب: گرم و خشک، ریاح را تحلیل میبرد و معده نفخدار را گرمی می بخشد.
پودنه و نمّام: گرم و خشک و برای معده نیکوست.
طرخون: سرد، غلیظ و دیرهضم.
ترشک (حماض): سرد. اگر پخته و آب آن گرفته شود باعث حبس شکم است.
تره: گرم و خشک، مقوی هضم است و شکم را از بلغم پاک میکند.
حندقوقا (شبدر): گرم و خشک و سردردآور.
حشوث:[4] غالب بر آن گرمی و خشکی است و آمیزهای از چندین قوه (مرکبالقوی).
چغندر (سلق): در درجه اول گرم و خشک است.
سرمق (قطف: اسفناج رومی)، الانتفایاخ[5]، بقله یمانیه: سرد، تر و ملین.
لبلاب: گرم و خشک و ملین شکم.
کدو: سرد، تر و ملین.
بادمجان: گرم، خشک و مفسد خون.
هلیون: گرم، تر و تقویت کننده قوه جنسی.
کِبَر: گرم و خشک و برای طحال خوب است.
شوید: گرم و خشک و برای معده نامطلوب است.
باب ششم: خواص ریشه سبزیها
ترب: گرم و خشک، مقوی هضم، نفخآور
سیر: گرم و خشک، گرمیبخش قلب و دماغ
کلم و کلم رومی (کرنب و قنبیط): هر دو گرم و خشک و مولد سودا.
هویجِ زردک: گرم و خشک، دیرهضم، نفخآور
قارچ و سماروغ (فطر و کماه): سرد، تر، دیرهضم و مولد بلغم است.
باب هفتم: خواص میوههای تازه
انار شیرین: بویژه انار املسی، طبیعتی معتدل و ملین دارد.
به شیرین: گرمی معتدلی دارد، به ترش طبیعتی سرد دارد. همه انواع به، قابض و باعث یبوست است و مقوی معده به حساب میآیند.
زردآلو: سرد، تر و مولد رطوبتهاست.
توت: سفید گرم و روانکننده است اما توت سیاه سردی معتدل دارد؛ هر دو طبیعت را روان میکنند اما توت سرخ، سرد بوده و یبوست میآورد.
انواع گلابی: سرد، قابض و یبوستآور است اما نوع شیرین، سردی و یبوست کمتری دارد.
انگور سیاه: گرم، تر، دیرهضم، نفخآور و روان کننده طبیعت است.
انگور سفید: گرمی کمتری دارد.
انواع خرما: گرم و تر، سردردآور، شل کننده معده و بسیار خونساز است.
انواع غوره خرما: سرد، باعث یبوست و دیرهضم است.
انجیر: گرم و تر و به میزان شیرینیاش ملین طبیعت است.
آلوی شیرین: سرد، تر و روان کننده شکم است.
آلوی ترش: سردتر [از آلوی شیرین] است و روان کنندگی کمتری دارد.
موز: معتدل، قوت آن به میزان زردی آن است.
نیشکر: گرم و تر معتدل است.
کیل: سرد و خشک است و از روانی شکم جلوگیری میکند. کُنار تازه هم چنین است.
خربزه: خربزه شیرین، گرم است و خیلی زود به صفرا بدل میشود و خربزه غیرشیرین سرد است و سریعاً به بلغم مستحیل میگردد.
خیار و خیارزه: هر دو سرد تر و مولد بلغم و ریاحاند.
باب هشتم: قوای میوههای خشک
عناب: گرمی معتدل و طبیعتِ غلیظ دارد.
سپستان: گرمی و لینت معتدل دارد.
بادام تازه: سرد، تر، غلیظ و نفخآور است.
پسته: گرم و خشک است.
فندق: گرمی و سردی معتدلی دارد، خشک و نگه دارندة شکم است.
گردو: خشک آن گرموخشک است و تازة آن، گرمیوخشکی کمتری دارد و کمی نفخآور و سنگین است.
کُنار خشک: سرد و خشک و نگه دارنده شکم.
سنجد: خشک و گس است و در گرمی و سردی طبیعت معتدلی دارد.
برگة هلو: گرمیو سردی معتدلی دارد. غلیظ و مولد بلغم است.
برگة زردآلو: قوه آن به میزان شیرینی و ترشی آن است. برگة زردآلوی شیرین متمایل به گرمی و ترش آن متمایل به سردی است.
مغز بنه: گرمی و لینت معتدل دارد. نوع کوچکتر آن گرم بوده و خشکی آن معتدل است.
چلغوزه (دانه صنوبر): گرم و روان است.
نارگیل: تازه آن گرمی و لینت معتدل دارد و کهنه آن گرم و خشک است.
شکر: گرمی و لینت معتدل دارد.
عسل: بسیار گرم و خشک است اما گرمی کمتری نسبت به مویز دارد.
مویز: شیرینِ آن گرمی و لینت دارد و مویز ترش سرد و خشک است.
بلوط: بسیار سرد و خشک است.
شاه بلوط: معتدلتر از بلوط است.
باب نهم: طبیعت روغنها
روغن کنجد[6]: خام آن گرمِ معتدل و خشک و شیرینش، گرم و خشک است.
روغن بادام شیرین: از حیث گرمی و لینت، معتدل است.
روغن زیتون نارس (زیتالانفاق): سرد و خشک است.
روغن رکابی[7]: گرم و خشک است.
روغن بنفشه: سردی و رطوبت معتدلی دارد.
روغن گل خام: سرد و خشک است.
روغن بید: در گرمیوخشکی طبیعت معتدلی دارد.
روغن زیتون: بسیار گرم و خشک است.
روغن بان: گرم و خشک.
روغن خردل: گرم و خشک.
روغن نسرین: گرم و خشک.
روغن خشخاش: سرد و خشک.
روغن شاهدانه: گرم و خشک.
روغن نیلوفر: سرد و مرطوب
روغن ترب: گرم و خشک.
روغن پسته: گرم و چرب.
روغن خیری (شببو)[8]: از حیث گرمی و سردی طبیعت معتدلی دارد.
روغن حنا: سرد و قابض.
روغن بابونه: گرم و لیّن.
روغن مرزنگوش: گرم و خشک.
باب دهم: طبیعت گلها
گل سرخ: ترکیبی از قوا و قابض
سوسن اللزورد [؟ احتمالاً سوسن زرد یا سوسن آزاد مورد نظر بوده است که با صفت فارسی در متن عربی آمده است]: خشک
نسرین: گرمیمعتدل دارد
شاهسپرم[9]: جوانهاش گرمی معتدلی دارد اما رسیدهاش گرم و خشک است.
پنجانگشت: گرم و خشک
شببو: گرمی معتدل دارد.
مرماحوز: گرم و خشک
درمنه: گرم و خشک
برنجاسف: گرم و خشک
لفّاح: ترکیبی از قوا و مخدر
شکوفه بیدمشک: گرمی و سردی معتدلی دارد.
یاسمن سرخ: گرم و خشک
یاسمن سفید: معتدل
یاسمن زرد: قوه ضعیفی دارد.
مورد: مرکبالقوی و قابض
بابونه: گرمی و خشکی معتدلی دارد.
أسفرجد[10]: بسیار گرم
باب یازدهم: طبیعت عطرها
مشک: بسیار گرم و خشک
عنبر: بیش از مشک، گرم و خشک است.
عود هندی: گرمی معتدلی دارد و بسیار قابض و خشک است.
صندل: سردی معتدلی دارد و قابض است.
زعفران: گرم و خشک
میخک: گرم و خشک
قسط: گرم و خشک
جوز بویا: لیّن و قابض
سنبل: گرم معتدل
بسباسه: گرم و لیّن
باب دوازدهم: پوشیدنیها
کتان: سرد و خشک و قابض
پنبه: گرمی و نرمی معتدلی دارد.
مو[ی حیوانات]: موهای پرپشت، سرد است.
پشم: گرم و نرم است.
کرک درندگان: گرم و خشک است.
باب سیزدهم: توابل (ادویه خشک و چاشنیها)
گشنیز: خشک و در گرمی و سردی معتدل است.
زیره: گرم و خشک
زیره رومی (کرویا): گرم و خشک
آویشن: گرم و خشک
دارچین: بسیار خشک و گرمی معتدلی دارد.
زنجبیل و خولنجان: هردو گرم و خشک است.
نانخواه: بسیار گرم و خشک
سیاهدانه: بسیار گرم و خشک
انجدان و حلتیت[11] و بیخ انجدان (محروث): گرم و خشک
کاسم[12]: معتدل
سماق: سرد و خشک
زرشک: مرکبالقوی، معتدل و با لطافت
ابهل: گرم و خشک
مری کوهی[13]: سرد و خشک
نمک: گرم و خشک
قرهقروت: سرد و خشک
رخبین1: لطیفتر از قرهقروت (مصل) است.
باب چهاردهم: سرکه، آبکامه، زیتون، کامه و ترشیها، رواحین
سرکه: سرد و لطیف.
آبکامه خوب نیشابوری: گرم و خشک.
آبکامه کوهی: سرد و خشک
کامهها: قوه آن به میزان قوه آن چیزی است که کامه از آن ساخته میشود. کامهها کلاً برای معده نامناسب، عطشآور و مفسد خون هستند.
شاخه کبر که با سرکه پرورده شده باشد: برای تلطیف طحال خوب است.
سیر پرورده با سرکه، معین هضم است و گرمی را تحلیل میبرد بویژه اگر کهنه باشد.
شیراز[14] برگرفته از سبزیجات گرم ... [جا افتادگی؟]
موشر [؟]: موجب سردی و نفخ کم است.
سبانخ [؟]: سرد و مرطوب.
کرفس کوهی پرورده با سرکه: گرم و مرطوب و معین بر هضم است. موشر از آن غلیظتر است.
باب پانزدهم: آب و برف و یخ
بهترین آب چشمهها، آبی است که زمین آن پاکوپاکیزه و مجرای چشمة آن به سمت شرق باشد و مسیل آن از بالا به پایین و در معرض آفتاب باشد.
بهترین آب آسمانی، آبی است که در قعر سنگها پنهان شده و در معرض جریان هوا باشد و آفتاب بر آن بتابد. هر آبی غیر از این، ردئ و نامطلوب است.
برف و یخ طبعِ ردئ و نامطلوب دارند اما برف بهتر از یخ است اگر در کوهستان یا زمین خوبی باریده باشد. بهترین یخ آن است که از آب گوارای صاف نشأت گرفته باشد و وقتی آنرا مینگریم شفاف باشد.
باب شانزدهم: شرابها (نبیذها)
نبیذ انگور بهترین شراب برای صاحبان مزاجهای سرد و دماغ و کبدِ سرد است چنانکه برای صاحبان مزاجهای گرم و دماغ و کبدِ گرم، نامناسب و ردئ است. نبیذ انگور، گرم و مرطوب است و اگر کهنه شود گرم و خشک خواهد بود.
نبیذ مویز گرمی کمتری نسبت به نبیذ انگور دارد و نفخآور است.
نبیذ خرما ملایمترین نبیذها و شرابی مفسد خون است.
باب هفدهم: نوشیدنیها و معجونها
سکنجبین ساده: سرد و لطیف است.
سکنجبین [بزوری] که از ریشه و بذر گیاهان گرفته شده باشد گرم و برای معده و کبدی که طبع گرمی دارند، از نوع ساده آن، نافعتر است.
سکنجبین، بدلیل ترشیاش معده و اعصاب را تضعیف میکند.
جُلّاب: سردی معتدلی دارد و اگر با غلظت کمی نوشیده شود برای معده نافع است.
شربت بنفشه: گرمی و سردی معتدلی دارد و ملیّن شکم بوده، برای حرارت معده نافع است. همراه با ادویه مناسب برای معده مفید است. قابض شکم و برای گرممزاجها مناسبتر است.
ربّ به و ربّ سیب: هر دو سرد و قابض شکماند.
ربّ غوره: سردتر از رب به و سیب است و از تهوع جلوگیری میکند.
رب توت: سرد است، عطش را برطرف میکند، شکم را روان میکند و برای زخمهای دهان مفید است[15].
ربّ انار: گرم[؟][16] بوده برای معده نافع و مسکّن حالت تهوع و دل آشوبی است.
باب هجدهم: داروهای پرورده
گلانگبین شکری: مقوی معده و گرمیبخش آن است اما گلانگبین عسلی گرمی بیشتری دارد.
مربای بنفشه: گرمی و سردی معتدلی دارد، نرمکنندة سینه و شکم است.
مربای زنجبیل: مسخن بدن است اما قابض شکم نیست.
مربای شقاقل: گرم و ملین است و اثر ضعیفی دارد.
هلیله پرورده با عسل: مقوی معده و بدن بوده، از خوابآلودگی جلوگیری میکند و رطوبتها را از بدن خارج میکند.
آمله: خواصی مثل هلیله دارد اما ضعیفتر است.
به و سیب پرورده: هر دو تقویت کننده معده بوده و قابض شکماند.
اترج پرورده: گرمیبخش معده و کمککنندة هضم است.
باب نوزدهم: خواص پختنیها و بریان کردنیها
پختنیها انواعی دارند: اسفیدباجات که ملین و شل کننده و روانکنندة شکماند.
حلبات[17]: خشک کننده، مقوی و نگه دارنده شکماند و اگر ترکیبی از رازیانه و سکنجبینها باشند طبیعتی معتدل دارند.
لبنیاتی[؟] نظیر مضائر[؟] و خشخاشات[؟] طبیعتی خنک کننده و نفخآور دارند.
جوشاندههای برگرفته از آب غوره، آب انار، آب سماق و امثال آن، طبیعت و نیروزایی متناسب با آن عصارهها دارند.
طبیعت بریانکردنیها مرتبط با خواص گوشت مورد نظر میباشد... [18].
باب بیستم: خواص شیرینیها
شیرینی دو نوع است: عسلی و خمیری.
شیرینی عسلی وقتی در دهان حل شود و به معده برسد معین هضم است و باعث روانی طبیعت میشود. و اگر با بادام ترکیب شود سنگین شده باعث بدی گوارش است.
اما حلوای خمیری، غلیظ و دیرهضم است و باعث انسداد عروق و حرارت در مفاصل میشود.
شیرینیها، مغذی بوده و باعث افزایش حجم خون شده، توان جنسی را تقویت میکنند.
[1]. به نظر میرسد آهوی اهلی صحیحتر باشد اما در نسخة عربی چنین قیاسی صورت گرفته است. این اشتباه میتواند ناشی از شباهت الظبی و الطیر در نسخة خطی بوده باشد. همچنین ممکن است مقام مقایسه مربوط به پرندگان صحرایی و اهلی بوده باشد و اتفاقاً آهو مورد نظر نبوده باشد که از نظر ویراستار این مورد به ثواب نزدیکتر است.
[2]. در اینجا از واژة البقر استفاده شده که قطعاً اشتباه است و احتمالاً قبج به معنی کبک مورد نظر بوده است.
[3]. در متن عربی و پاورقی آن، ضمن آنکه جملات از نظر ساختاری اشکال دارند، دو واژة الجرب و الحزق (تفاوت نسخ خطی) به کار رفته است. شاید با توجه به شهرت بادرنجبویه به «مفرح قلب المحزون» این کلمه الحزن بوده باشد.
[4]. احتمالاً کشوث مورد نظر بوده باشد.
[5]. با توجه به خانوادة گیاهی مورد اشاره در قبل و بعد از این واژه، کلمة صحیح الاسفاناخ (اسفناج) میباشد.
[6]. در متن عربی «خل» به معنی سرکه آمده است که غلط میباشد و واژة درست «حل» به معنی کنجد است.
[7]. در تحفة حکیم مؤمن آمده است: «زيت الاضحار و زيت فلسطيني و زيت ركابي: زيت الأنفاق است»؛ در مخزنالأدویه نیز آمده است: «جهت آنکه رکاب نام اِبِل است و چون از شام آن را بر پشت شتران بار کرده، به آنجا میبرند لهذا آنرا زیت رکابی نامند و آنرا زیت فلسطینی نیز نامند...»؛ علیرغم این توضیحات در صورت قبول صحت نظر نویسندة قانونالصغیر، به نظر میرسد به دلیل تفاوتی که در طبیعت این دو مفرده قایل شده است این دو روغن متفاوت باشند و یا به علت طول زمان در انتقال روغن، دچار تغییر طبیعت شده باشند.
[8]. اسم يوناني گل شب بوي فارسي است.
[9]. شاه اسپرم. شاهسپرغم. شاه اسپرغم. شاه اسفرهم. شاه اسپرهم. شاهپرم. شاهسپرم. شاهسپرهم.
[10]. در منابع یافت نشد.
[11]. در متن عربی حکنتیت و رخس آمده است که به حلتیت و رخبین اصلاح شد.
[12]. در منابع کاسم یافت نشد و اگر منظور کاشم باشد، گرم و خشک در درجة سوم است.
[13]. ممکن است مرو کوهی (مرماحوز) مورد نظر بوده باشد که البته گرم و خشک است!
[14]. نانخورشي که شبت را ريز کرده با ماست در مشکي بياميزند و قدري شير بر آن ريزند و چند روز بگذارند بماند تا ترش گردد سپس با نان خورند. دوغي که شبت در آن کنند و در مشکي يا کيسهاي آويزند، ماستينه گويند و آن چيزي است که از شير ساخته باشند ليکن در عربي نيز استعمال کردهاند و شواريز جمع بر آن بستهاند (لغتنامة مرحوم علامه دهخدا).
[15]. در متن اصلی، جابجایی یا افتادگی مطالب و تکرار موضوع داشت که هنگام ترجمه ترمیم شد.
[16]. تحفة حکیم مؤمن: ربّ انار در دوم سرد و در اوّل خشك و قابض است و جهت التهاب و تشنگي مفرط و تبهاي تند و قي و خمار و رفع فساد خواهش حوامل و فساد رنگ رخسار و رفع غم نافع است.
[17]. مرحوم علامة دهخدا: نوعي از طعام لزجه که از دانه شنبليله و خرما يا ديگر دانهها پزند (از منتهي الارب).
[18]. متن عربی دچار نوعی آشفتگی غیرقابل اصلاح بود هرچند بنظر میرسد مطلبی بیش از ترجمة حاضر مستفاد نگردد.
منبع:طرح احیای میراث مکتوب